آرمانآرمان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
آرمینآرمین، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

❤آرمان وآرمین❤

آرمان وآرمینم داشتن شمایعنی تمام خوشبختی

تولدم

امشب شب تولدمه.هدیه حسین برام کتاب ملت عشق ویه کارت هدیه بودوعصی ومامانم هم برام دوتاکارت هدیه ودوبسته شکلات پست کرده بودن که ظهربه دستم رسید. آرمان پرسیدچقدخوشحالی مامان؟به حرفش فکرکردم وازخودم پرسیدم که آیاخوشحالم یانه؟خوشحال وشاکرم بابت نعمت سلامتی،داشتن حسین وآرمان وآرمین،خونواده عزیزم وخیلی چیزای دیگه... به آرمان گفتم هم آره وهم نه.ازورودبه ۳۸سالگی خوشحال نیستم ولی به خاطرنعمت زندگی وداشتن شماهاخوشحالم.آرمان گف مامان سن فقط یه عدده!!!ازتبلیغ کرم پریکاتن یادگرفته فک کنم.خخخ دلم میخواست به ۱۰یا۲۰سال پیش برمیگشتم ودوباره یه جوردیگه زندگی میکردم.ازفرصتهابیشتراستفاده میکردم وشایدالان رضایت بیشتری ازگذشت این سالهای عمرم میکردم. ولی به هرحال...
8 ارديبهشت 1400

یه روزخیلی بد

سحراولین روزاردیبهشت آرمان نفسش تنگ بودوچندروزی بودکه اینطوری بود.نرم افزارریختم که اکسیژن خونشوچک کنم دیدم فشارش بالاس.بافشارسنجم گرفتم دیدم بالاس.فرستادمش بابابا ش بیمارستان رضوی واونجاچکاب شده بودودکترقلب دیده بودش وبعداومدخونه ورفتنpcrبراکویدبده وعصرم بردیمش پارسیان براct.اول فکر کردیم ریه ش درگیره وکلی گریه کردم وبعدکه عکساروخاله زهرادیدگف چیزی نیس ومتخصص عفونیم گف چیزی نیس.بعدافطاررسیدیم خونه وبراافطاریه چایی خوردموخوابیدم وساعت۱۰بیدارشدم.روزبسیاربدی بودولب روزه کلی گریه کرده بودم.خدایاهمه مریضاروشفابده وهیشکی مریض نباشه.الهی آمین
8 ارديبهشت 1400

ماه مبارک رمضان

امروزچهارمین روزماه مبارک رمضانه وداره بارون میباره.یک ساعت ونیم به وقت افطاربه افق مشهد.براافطارسوپ جودرست کردم .آرمینی هم که ازپریشب سحرتب کرده بودداره آزیترومیگیره وخداروشکرخ بهتره.خوشحالم که حالش خوب شده ودیگه شباهم بیدارنمیشه.آرمانم که ازامروزساعت شروع کلاسشون۱۰:۳۰صبحه واینم جای شکرداره که حسابی بخوابیم.چون تاسحربیدارمیمونیم وبعدازنمازصبح میخوابیم وشکربرای همه نعمتهای خدا خدایاسلامتی بزرگترین نعمت توست وهر چی شکرکنم بازم کمه.خدایاشکرت .خدایاشکر خدایاتواین عصرماه مبارک،هرجامریض وخصوصابچه مریضیه شفای کامل عنایت کن. خدایاهیشکی ازبنده هات گرفتاروناراحت ونیازمند وتنهانباشه. وخدایارحمت بی کرانت  رونصیب آقاجون عزیزم وتمام رفتگان بفرما.الهی ...
28 فروردين 1400

اولین سحررمضان۱۴۰۰

ماه رمضون ازبچگی برام خ دلچسب وقشنگ بوده،توبچگیام به اندازه عیدنوروزدوستش داشتم.حتی وقتی کوچیک بودم ازمامان میخواستم که منوهم سحربیدارکنه ومامان این کارومیکرد.میگم عجب حوصله ای داشتن که مابچه هاروهم بیدارمیکردن.سحری میخوردیم وتااذون صبح مثل کرم زیرپتوهامیخزیدیم😊عجب صفایی داشت کنارآقاجونم وبابابزرگ ومامان وعصی زهراوعلی..... حالاسالهاست که آقاجون وبابابزرگم نیستن🖤🖤🖤 علی وزهراوعصی هم هرکدومشون صاحب خونه وزندگی هستن ودورازهمیم.خداروشکرکه اوناومامانم هستن، هرچنددور. آرزومیکنم تواین اولین سحرماه رمضون که خداهمه مریضاروشفابده ودل همه ی آدمای دنیاخوش باشه .هیچ بچه ای مریض وناراحت نباشه . خداروشکرکه زنده موندیم وبه این ماه رمضون هم رسیدیم وخدایارحم...
25 فروردين 1400

نوروزمبارک

این نوروزدومین عیدکروناییه😷 وتازه فهمیدم که امسال آخرین سال قرن فعلیه وشروع قرن جدیدنیست😁عصی هم توعیدکشیک مرکزکروناست وحتی امروزم کشیک بودوخودشوبراسال تحویل رسوند. این شیرینی روی میزم شیرینی لوله ای مخصوص بیرجنده👇 تخم مرغاروهم امیرمحسن وآرمان رنگ کردن ...
2 فروردين 1400

دلتنگم

کاش ازپس صدهزارسال ازدل خاک چون سبزه امید بردمیدن بودی😔 یازدهمین نوروزبدون آقاجون عزیزم🖤...
2 فروردين 1400

آخرین روزهای قرن

این چندروزه ذهنم مشغول اینه که تاچندروزدیگه مامتولدای قرن گذشته میشیم 😒 یه هفته س که اومدم خونه مامان واینجاروحیه آرمین خداروشکربهتره وباغزل ومهرنوش بازز میکنه والبته شبا بهش ملاتونین میدم تابخوابه ودیگه باترس ازخواب نپره.وقتی ملاتونین میخوره خوبه خداروشکر.آرمان هم خوشحال بودکه این چهارشنبه سوری خونه مامان بزرگه وباخاله عصی رفت وکلی ترقه کم خطر😁خرید وکلی ترقه بازی کردبانظارت بزرگتراوکلی بهش خوش گذشت.درختای حیاط خونه مامانم کلی سبزشده وحال وهوای بهاری قشنگی داره. انشاالله همه آدمای دنیامشکلاتشونوتوقرن  فعلی بزارن وبادل خوش وبدون مشکل واردقرن جدیدبشن .من وآرمینی هم همینطور. این نایت ترورآرمینم توهمین قرن بزاریم وباخیال راحت بریم به ۱۴۰۰ان...
28 اسفند 1399

تولدآرمینی عزیزم

امشب تولدسه سالگی پسرخوشگلم،آرمینه😍 سه سال پیش مثل فردا،خ یکدفعه ای و۳۳روززودترازموعدبه دنیااومد. عمرت طولانی گل مامان وتنت سالم ودلت بی غم باشه الهی😘😘 خدایا ازت بهترینهاروبرای آرمین وآرمانم وهمه بچه های دنیا میخوام اینم یکی از کادوهاوعزیزترینشون به قول خودش ماشین آتاتاش ...
16 اسفند 1399

Armin and night terrors

آرمینی کوچولوبیشترازیه ماهه که دچار night  terrors  شده  وهرکاری  میکنم اصلابهترنمیشه. تاصبح بیدارمیمونه وسعی میکنه خوابش نبره. وقتی هم میخوابه،روزازنو و روزی ازنو به تازگی یکی ازدندوناشم دردمیکنه ودکترگفته فقط بابیهوشی برااین سن میشه کارکردچون بچه تواین سن، اصن همکاری نمیکنه خداخودش کمکمون کنه
11 اسفند 1399