یادگذشته ها
بعدازاینکه مامان قبول کردکه کمدای دیواری تغییرکنه؛کتابای آقاجونم روکه دوسال بعدازفوتشون ازکتابخونه جمع کرده بودیم وگذاشته بودیم قسمت بالای کمدای دیواری(به خاطراینکه شدیدا آدمو ناراحت میکردواینکه بیشترشون عربیه، وماهیچکدوم عربی خوبی نداریم) ،باهمکاری داداشم وآرمان جابه جاکردیم .توش یه کتاب طراحی مال زمان دبستانم پیداکردم که کلی خاطره بود.
این کتاب قصه رو
وتقدیرنامه سوم دبستانم رو
کارنامه چهارم دبستان
یادم میادبرا اینکه رتبه دوم شدم یه روزتموم گریه کردم وغذانخوردم😏
وکارنامه دوم راهنمایی
اسیر اون نمره انضباط ۱۹/9۵هستم🙄
یعنی0/05کم شدن نمره انضباط واسه چه خطا و اشتباهی بوده؟آیاااااا؟
وکلی آلبوم قدیمی که به اصرارآرمان ومهرنوش آوردم که دیدنش.
آلبومایی پرعکس آدمای عزیزی که سالهاست جزعکساشون توآلبوم ویادشون تودلم چیزی ازشون باقی نمونده.عکس ازسفرایی که باآقاجونم رفتیم.
عکس جوونیای بابابزرگم که حدود ۹۰سال پیش گرفته شده🖤وکارت بهداشت زمان دانشجویی آقاجونم تودانشگاه تبریزمربوط به سال۵۰🖤
..........
خودمودیدم که چقدبچه بودم
وبعدهاش که چقدجوون وخوش تیپ بودم
بچه های دانشگاهمون وکلی عکس دیگه.
کلاحالم دگرگون شدبااون همه خاطره.
دلم خ خواست برگردم به گذشته ها،اون وقتاکه آقاجونم زنده بود.به گذشته هاباهمه خوبیاش وگاهی هم بدیش...
این کتاب قصه رو
وتقدیرنامه سوم دبستانم رو
کارنامه چهارم دبستان
یادم میادبرا اینکه رتبه دوم شدم یه روزتموم گریه کردم وغذانخوردم😏
وکارنامه دوم راهنمایی
اسیر اون نمره انضباط ۱۹/9۵هستم🙄
یعنی0/05کم شدن نمره انضباط واسه چه خطا و اشتباهی بوده؟آیاااااا؟
وکلی آلبوم قدیمی که به اصرارآرمان ومهرنوش آوردم که دیدنش.
آلبومایی پرعکس آدمای عزیزی که سالهاست جزعکساشون توآلبوم ویادشون تودلم چیزی ازشون باقی نمونده.عکس ازسفرایی که باآقاجونم رفتیم.
عکس جوونیای بابابزرگم که حدود ۹۰سال پیش گرفته شده🖤وکارت بهداشت زمان دانشجویی آقاجونم تودانشگاه تبریزمربوط به سال۵۰🖤
..........
خودمودیدم که چقدبچه بودم
وبعدهاش که چقدجوون وخوش تیپ بودم
بچه های دانشگاهمون وکلی عکس دیگه.
کلاحالم دگرگون شدبااون همه خاطره.
دلم خ خواست برگردم به گذشته ها،اون وقتاکه آقاجونم زنده بود.به گذشته هاباهمه خوبیاش وگاهی هم بدیش...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی