خیلی ناراحتم😔
امروزصبح به مامان زنگ زدم.صداشون خ ناراحت بود.پرسیدم ازهم اتاقیاتون ناراحتین؟گفتن مدینه حال وهوای خودشوداره ومکه حال وهوای خودشوداره.گفتن ازخداخواستم که یه بارزیارت دسته جمعی قسمت بکنه.ازحرفهای مامان فهمیدم که مامان ازهم اتاقی هاشون ناراحتن.مامان آدم پرتحملیه ولی نمیدونم چیکارکردن که اینقددلخوره.خیلی خیلی ناراحتم😔😔😔 وگریه کردم که دستم به مامانم نمیرسه ونمیتونم کاری براشون بکنم.واینکه کلی ازسفرشون باقی مونده.خدایامامانم توخونه ی تومهمونه، نزار دل مهربونش غصه داربشه یاکسی اذیتش کنه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی