آرمین جون ودندون کرسی
امروزعصرکه نفسی رومیخوابوندم دیدم که ازفک پایین دندون کرسی درآورده،نه یکی که دوتا.یه ماهی بودکه بیش ازاندازه گریه وبهونه گیری میکرد،خودش وماکلافه بودیم.ولی بعداومدن مامان ازمکه،خداروشکرخ بهترشد.خدامیخواست برام آسون بشه.چون هرروزکلی مهمون دیدن مامان میادومن دست تنهام.آرمانم که گاهی میتونه کمک باشه باپسرخاله ش به جابه جایی مطب خواهرم مشغول بودن وغیرازکمک کلی اونجاخوش میگذروندن(مشغول خریدازمغازه هاوفست فودای اطراف مطب).آرمین هم جدیدابایه عروسک که مال مهرنوش بوده و
خونه مامان گذاشته میخوابه.😄این عروسکوبایدببرم مشهد.خ کارمو راحت کرده😉
اینم آرمینی باکفشای جدیدش که هاپوی روشو خ دوست داره
خونه مامان گذاشته میخوابه.😄این عروسکوبایدببرم مشهد.خ کارمو راحت کرده😉
اینم آرمینی باکفشای جدیدش که هاپوی روشو خ دوست داره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی