ازشیرگرفتن آرمین
دل به دریازدموآرمین فسقلیوبعد۲سال وهفت ماه و۲۲روز،روزهفتم آبان ازشیرگرفتم.تحمل غصه دل کوچیکشوندارم ودیروزازدیدن قیافه ی غمزده ش گریه کردم.وقتی خواب بودباآرمان رفتیم وبراش کلی مدادرنگی وماژیک ودفتروبقیه ی چیزایی که دوست داره خریدیم تاباهاش سرگرم باشه (آرمینی همه ی رنگارومیدونه ماشاالله)الان خونه مامانم وفرصت مناسبی برای این کاربودچون سرگرمی اینجازیاده وباغزل بازی میکنه وگاهی سرظهرکه هواگرم میشه میبرمشون توحیاط که بازی کنن وحواسش پرت میشه،حداقل برایه مدت کوتاه.
اینم بگم که الان توخراسان،فصل برداشت گل زعفرونه.زمینهای گل زعفرون مامیراث گذشتگانه وازهمون قدیماهمه کارهای کاشت وبرداشتشوبرامون انجام میدادن وزعفرون خشک شده روبرامون میاوردن وگاهی گل های چیده رومیفرستادن خونه مامان تابه اشخاصی که گل پرمیکردن بده تاپرکنن.ولی امسال چندکیلو گل زعفرون روآوردن تابدیم پرکنن ومتاسفانه به خاطرکرونافقط یه نفرقبول کردکه چندکیلوشوانجام بده وماموندیم وچندکیلوگل زعفرون.مجبورشدیم خودمون شروع کردیمووچون عادت نداشتیم خ خ سخت ووقت گیر بود.حتی آرمینی هم قصدکمک داشت که کلی زحمتمونو زیادمیکرد.خداروشکردیگه نیاوردن.
گلهای مذکور
اینم بگم که الان توخراسان،فصل برداشت گل زعفرونه.زمینهای گل زعفرون مامیراث گذشتگانه وازهمون قدیماهمه کارهای کاشت وبرداشتشوبرامون انجام میدادن وزعفرون خشک شده روبرامون میاوردن وگاهی گل های چیده رومیفرستادن خونه مامان تابه اشخاصی که گل پرمیکردن بده تاپرکنن.ولی امسال چندکیلو گل زعفرون روآوردن تابدیم پرکنن ومتاسفانه به خاطرکرونافقط یه نفرقبول کردکه چندکیلوشوانجام بده وماموندیم وچندکیلوگل زعفرون.مجبورشدیم خودمون شروع کردیمووچون عادت نداشتیم خ خ سخت ووقت گیر بود.حتی آرمینی هم قصدکمک داشت که کلی زحمتمونو زیادمیکرد.خداروشکردیگه نیاوردن.
گلهای مذکور
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی